English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7815 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
butt ring U حلقه نزدیک دستگیره چوب ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
butting U حلقه چرمی دور دستگیره پارو
tip-top U حلقه انتهای چوب ماهیگیری
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
knop U دستگیره
clips U دستگیره
clippings U دستگیره
clipped U دستگیره
clip U دستگیره
handgrips U دستگیره
handgrip U دستگیره
grab handle U دستگیره
lever U دستگیره
levers U دستگیره
grips U دستگیره
handhold U دستگیره
handle U دستگیره
pinning U دستگیره در
door latch U دستگیره در
gripe U دستگیره
belay U دستگیره
grip U دستگیره
gripped U دستگیره
handles U دستگیره
gripping U دستگیره
doorknob U دستگیره در
pin U دستگیره در
pinned U دستگیره در
doorknobs U دستگیره در
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
knurled handle U دستگیره اج دار
catch U اخذ دستگیره
lever handle U دستگیره اهرم
knobs U دستگیره گویی
knobs U دستگیره دسته
handle U ضامن دستگیره
door-knob U دستگیره گویی
knob U دستگیره دسته
carrier handle U دستگیره حمل
hand rail U دستگیره نرده
knob U دستگیره گویی
handles U ضامن دستگیره
operating handle U دستگیره عامل
operating handle U دستگیره کولاس
star handle U دستگیره گردان
pin U گیره دستگیره در
pinned U گیره دستگیره در
safety lever U دستگیره ضامن
pinning U گیره دستگیره در
winched U دستگیره چرخ جراثقال
operating handle U دستگیره راه اندازی
adjustable catch دستگیره قابل تنظیم
firing lever U چخماق دستگیره اتش
handrails U نرده مخصوص دستگیره
salvo latch U چفت دستگیره کولاس
operating lever U دستگیره عامل کولاس
winch U دستگیره چرخ جراثقال
winched U باچرخ یا دستگیره کشدن
handrail U نرده مخصوص دستگیره
understrung U فاصله زه تا دستگیره کمان
winching U باچرخ یا دستگیره کشدن
winching U دستگیره چرخ جراثقال
throttle twist grip U دستگیره موتور گازی
dogging U دستگیره در چخماق تفنگ
maulstick U زیر دستی دستگیره
mahlstick U زیر دستی دستگیره
dog U دستگیره در چخماق تفنگ
winch U باچرخ یا دستگیره کشدن
dogs U دستگیره در چخماق تفنگ
winches U باچرخ یا دستگیره کشدن
winches U دستگیره چرخ جراثقال
convolute U حلقه حلقه کردن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
wreathy U حلقه حلقه شده
purls U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
handle U سیم بین چکش و دستگیره
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
notch U دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
handles U سیم بین چکش و دستگیره
inside door handle U دستگیره داخل درب اتومبیل
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
angling U ماهیگیری
piscary U حق ماهیگیری
angle U ماهیگیری
angles U ماهیگیری
handline U ماهیگیری با نخ
fishing U ماهیگیری
fishing U ماهیگیری حق ماهیگیری
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
trawlers U کرجی ماهیگیری
fishing U ورزش ماهیگیری
reels U قرقره ماهیگیری
piscary U محل ماهیگیری
fisheries U شیلات ماهیگیری
angles U قلاب ماهیگیری
angle U قلاب ماهیگیری
reeling U قرقره ماهیگیری
trawler U کرجی ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
fishery U محل ماهیگیری
fisheries U محل ماهیگیری
fishing rods U چوب ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
fishing rod U چوب ماهیگیری
baited U طعمه ماهیگیری
fishery U شیلات ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
reel U قرقره ماهیگیری
reeled U قرقره ماهیگیری
casting rod U چوب ماهیگیری
fish hook U قلاب ماهیگیری
ice fishing U ماهیگیری از سوراخهای یخ
fouls U نخ ماهیگیری اشفته
foulest U نخ ماهیگیری اشفته
fouler U نخ ماهیگیری اشفته
fishable U قابل ماهیگیری
fouled U نخ ماهیگیری اشفته
foul U نخ ماهیگیری اشفته
fishline U ریسمان ماهیگیری
fishing tackle U ابزار ماهیگیری
jug fishing U ماهیگیری با بطری
monofilament U نخ نایلونی ماهیگیری
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
piscatory U وابسته به ماهیگیری
sport fish U ماهیگیری تفریحی
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
surf fishing U ماهیگیری در موج
fishhook U قلاب ماهیگیری
angling U ورزش ماهیگیری
fisherman's bend U گره ماهیگیری
snell U بندقلاب ماهیگیری
fishing gear U اسباب ماهیگیری
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
handtwist retrieve U طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
seasons U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
fly reel U قرقره ساده ماهیگیری
butts U دسته چوب ماهیگیری
spins U ماهیگیری با وسایل چرخان
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
spin U ماهیگیری با وسایل چرخان
indiana U نوعی قرقره ماهیگیری
spearfishing U ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish U ماهیگیری با پرتاب نیزه
spinning reel U قرقره چرخان ماهیگیری
seasoned U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
treble hook U قلاب ماهیگیری سه طرفه
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
worming U ماهیگیری بااستفاده از کرم
match fishing U مسابقه ماهیگیری درانگلستان
line haul U کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
level wind U وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
ledgering U ماهیگیری بااستفاده از وزنه
keep out U تور ماهیگیری زیر اب
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
june bug U نوعی قرقره ماهیگیری
spin casting reel U قرقره چرخان ماهیگیری
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
tackling U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
bow fishing U ماهیگیری با تیر و کمان
sinker U وزنه سربی ماهیگیری
Recent search history Forum search
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1wife is life life is knife knife kill the life
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
0ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
0ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
1ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
0خرک حلقه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com